خاطرات روزمره 2 نفر

در این وبلاگ خاطرات و تجارب شخصی مان را می نویسیم. شاید به درد یک نفر بخورد.

خاطرات روزمره 2 نفر

در این وبلاگ خاطرات و تجارب شخصی مان را می نویسیم. شاید به درد یک نفر بخورد.

سفر به Cape Reinga از 28 دسامبر لغایت 31 دسامبر 2015

سفر به Cape Reinga

29 دسامبر 2015 لغایت 31 دسامبر

صبح 28 دسامبر هانی از کره اومد و شب منزل حمید و سمن شام دعوت بودیم. بهنام، شادی، شنتیا، حوریه مامانش و سعید، میثم و عالیه هم بودند. شب قبلش تولد شنتیا بود و شادی سالاد اولویه و سالاد ماکارونی آورده بود. سمن یه سری نیپل درست کرده بود نون باگت ها رو باریک باریک بریده بود روش یکم سالمون دودی و آواکادو گذاشته بود.یه چیز دیگه هم بود یادم نمیاد الان.

 

مهمونی شب خونه سمن و حمید

 

ما حدود ساعت 7 اینا رسیدیم سعید اینا و هانی اینا اونجا بودن. یک گپ و گفتی زدیم و شام خوریم. سمن قیمه درست کرده بود با کوفته. بعد یکم پانتومیم بازی کردیم و لیلا یه شامپاین آورده بود اون رو باز کردیم و زدیم به بدن و حدود ساعت 1:15 اینا شب درومدیم. دیگه تا بخوابیم ساعت 2 شب بود.

صبح ساعت 9:30 دم در خونه لیلا بودیم. لیلا رفته بود کانت دان خرید کنه.  هانی رو ورداشتیم رفتیم دنبال لیلا. عینک الهام تو ماشینش جا مونده بود برگشتیم اون رو برداشیتم و راه افتادیم به سمت شمال.

رفتیم Wenderholm صبحانه سوسیس تخم مرغ خوردیم. هوا آفتابی و دپش بود. یکم چرخ زدیم و حدود ساعت 11:30  اینطورا راه افتادیم به سمت Whangarei

 

صبحانه در وندرهولم پارک

 

حدود ساعت 1 اینطورای ظهر بود که رسیدیم Wellsford . از Warkworth تا Wellsford یکم ترافیک سنگین بود یواش یواش می رفتیم پشت سر صف ماشین ها. تو Wellsford وایستادیم با هانی رفتیم یه سندل و مایو گرفت از Postie خیلی ارزون و به نظر با کیفیت بود جنساش.



بعد از گذشتن از Topuni و Kaiwaka رسیدیم به دوراهی Brynderwyn که سمت راست میرفت Whangarei  و سمت چپ میرفت از جاده غربی به سمت شمال.ما رفتیم به سمت جاده غربی و از Paparoa و Matakohe عبور کردیم. از Ruawai مسیر به سمت شمال تغییر کرد. حدود ساعت 3 رسیدیم Dargaville که اونجا یه اسکله ای بود که قایق ها رو مردم می انداختن تو آب. یکم اونجا وایستادیم و استراحت کردیم و سرویس بهداشتی اینا رفیتیم. یکمی هم بادوم زمینی خوردیم.

راه افتادیم  و از Mamaranui رد شدیم و ساعت 4 تو منطقه Aranga زدیم بغل یکم استراحت کنیم. منظره خیلی زیبایی داشت. حدود یک ربع تا 20 دقیقه اونجا بودیم و بعد دوباره راه افتادیم.

 

Aranga

 

یک ربع بعد تو مسیر یه تابلو دیدیم زده بود Waipoua Lookout الهام پیچید و یه مسیر 4 5 دقیقه ای خاکی با شیب نسبتا تند رفتیم بالا تا رسیدیم به اون بالاش که یه برج دیدبانی مانند بالاش درست کرده بودند. اونجا یه نقطه ای بود وسط Waipoua Kauri Forest . رفتیم بالاش و از دور تا دورش نگاهی به مناظر اطراف انداختیم. یه چند تا توریست هم اونجا بودن.

Waipoua Kauri Forest Lookout

 

دوباره افتادیم و یکم جلوتر دوباره رفتیم تویه مسیر فرعی که زده بود کمپینگ و اینا و اونجا ناهار رو که الهام جان کوکو سیب زمینی درست کرده بود با نون پیتا زدیم بر بدن. یکم تامل کرده و یه پایی هم خوردیم و بعد اط سر زدن به سرویس بهداشتی دو باره به مسیر ادامه دادیم.

حدود ساعت 6 بود که ازونجا اومدیم بیرون که حدودا یه یک ربع بعدش رسیدیم به Omapere که جای قشنگی بود. اونجا هم زدیم بغل جاده و دوباره استراحتی کردیم و چندتا عکس گرفتیم. یه یک ربعی هم ائنجا بودیم و مجددا به مسیر ادامه دادیم.

Omapere

 

رفتیم و رفتیم ورفتیم و از Opononi و Whirinaki و Omanaia و Waima و Taheke و Kaikohe عبور کردیم تا رسیدیم به Ohaeawai که اونجا جاده دو راه میشد. مسیر مستقیم میرفت Pakaraka و مسیر چپی میرفت به سمت Kaitaia. ما از مسر چپ طبق برنامه رفتیم به سمت شمال. چون فرصتمون کم بود که واینستادیم و مستقیم به سمت شمال راه افتادیم. بعد از گذشتن از Okaihau و Umawera و بعدش یک جاده پیچ در پیچ از Mangamuka رد شدیم.حدود 20 دقیقه جاده به شدت پیچ در پیچ بود و ما به خاطر ذیق وقت پیچ ها رو تند تند رد شدیم و ساعت 9:15 رسیدیم Kaitaia. متاسفانه هتل Waipapakauri Hotel بسته بود و به چند جا سرزدیم تو Kaitaia و Awanui ولی همه جاها پرشده بودند. رفتیم دم خونه زنیکه  Traceyو صداش کردیم کلی فحشش دادیم و برگشتیم نشستیم تو ماشین.مشکل این بود که جای ما رو که بوک کرده بودیم و پولش رو هم داده بودیم عوضی داده بود به یه نفر دیگه. اول برگشتیم Kaitaia و خواستیم یکم تو McDonald استراحت کنیم ولی انقد سرد بود تو که بیخیالش شدیم. دوباره رفتیم Awanui و یه سرویس بهداشتی بود اونجا رفتیم دم اونجا که حداقل دسترسی به سرویس بهداشتی داشته باشیم طی شبی که قرار بود تو ماشین بخوابیم.

به شدت خسته بودیم و سعی میکردیم فضا رو شوخ کنیم که سختی قضیه رفع و رجوع بشه. تو همون حال و هوای خواب چشممون به آسمون پر ستاره افتاد که فوق العاده بود. رفتیم دوربین رو گذاشتیم رو سه پایه سعی کردیم چند تا عکس از ستاره ها بگیریم بدک نبود ولی انقد سرد بود و خسته بودیم که بیخیال شدیم و برگشتیم که بخوابیم. کم کم داشت خوابمون میبرد که حدودای ساعت 1 یا 1:30 صبح با صدای ماشین Security بیدار شدم دیدم یارو داره دسشویی ها رو چک میکنه هی بلند صدا میزد Is anybody there? ولی چون جوابی نشنید درها رو بست و رفت. یکم بعد الهام خواست بره دستشویی که دید یارو اومده درها رو قفل کرده رفته. با خیال راحت گرفتیم که بخوابیم. دوباره حدودای ساعت 5 صبح صدای ماشین جمع آوری زباله اومد که هم اومدن سرویس بهداشتی رو تر تمیز کردن و هم درهاش رو باز کردن. دوباره خوابیدیم. حدود ساعت 7:30 همه بیدار شدیم دیگه. سخت بود ولی خستگیمون تا حدودی در رفت.

 

شب تو ماشین تو Awanui

 

پا شدیم و خودمون رو تکوندیم و رفتیم دستشویی و یه آبی به سرو کلمون زدیم و رفتیم سمت McDonald . اونجا که رسیدیم اول رفتیم Pak'n'Save یکم خوردنی موردنی گرفتیم با یه هندونه و یه کیسه یخ همه رو گذاشتیم تو کلمن. بعد رفتیم McDonald یکی یه کافی گرفتیم و فلاسکمون رو هم دادیم یارو پر کرد و رفتیم نشستیم تو ماشین که بریم یه جایی صبحانه بزنیم. کلی معطل شدیم تو McDonald انقد که سرشون شلوغ بود.

راه افتادیم و حدودا 20 دقیقه رفتیم تا رسیدیم به Waiharara که اونجا یه خروجی بود به سمت کمپینگ که یه فضای سبز باحال لب آب بود که چندتا قو سیاه داشتن شنا میکردن رو آب. بساط صبحانه رو چیدیم و شروع کردیم به خوردن نون و پنیر آواکادو و گردو. خیلی چسبید بعد اون شب کذایی. یکم رفتیم قدم زدیم و عکس گرفتیم و ساعت 11:30 راه افتادیم ازونجا.

 

صبحانه در Waiharara

 

دیگه تو مسیر واینستادیم و مستقیم تا خود Cape Reinga رفتیم. همین که از Awanui خارج میشدیم خروجی 90 Mile Beach بود ولی باتوجه به اینکه ماشینمون مناسب اینکار نبود نرفتیم چون احتمال داشت گیر کنه. ما اونو بیخیال شدیم و ادامه دادیم و بعد از توقف تو Waiharara واسه صبحانه مستقیم رفتیم و رفتیم و از Cape Reinga Adventures و Pukenui و Houhora و Ngataki و Te Kao رد شدیم. پوشش تپه ها فرق میکرد با قبل Kaitaia تقریبا بیشتر به زردی میزد و به نظر خشک تر از جنوب بود. سرراه Sand Dunes رو هم رد کردیم که جای خیلی باحالیه واسه Sand Surfing که دیگه صرف نظر کردیم و صاف رفتیم تا خود مقصد.

به اونجا که رسیدیم کلی توریست اومده بود و یه جا پیدا کردیم پارک کردیم و دوربین ها و کلاه و عینک رو ورداشتیم و رفتیم. جای بی نظیری بود. دور تا دور آب و افق که تو آب محو بود. دو تا دریای تاسمان و اقیانوس آرام هم دقیقا تو اون نقطه به هم میرسند و آب هاشون قاطی نمیشه و کاملا مشخصه که دو رنگه اون مرزشون. ئو تا چیز جالب هم اونجا بود یکی فانوس دریاییه و دوم تابلویی که سمت های مختلف و جهت شهرهای مختلف مثل سیدنی، لوس آنجلس و اکوادور رو نشون میداد. حدود یک ساعت و نیم اونجا بودیم و بعدش راه افتادیم به سمت جنوب.

 

Cape Reinga

 

Cape Reinga

 

Cape Reinga

 

Cape Reinga

 

Cape Reinga - Eli Reza

 

Cape Reinga

 

Cape Reinga - Eli

 


Cape Reinga

 

 

ساعت 2:15 راه هفتادیم  و حدود یک ساعت و ربع اومدیم تا دقیقا قبل از خروجی Ngataki رفتیم به سمت Rarawa Beach Campsite واسه نهار و شنا. جای قشنگی بود. سریع مایومون رو پوشیدیم و با هانی زدیم تو دریا. به شدت دریا مواج بود و کلی موج سواری کردیم (مثلا!) بعد حدود نیم ساعت شنا برگشتیم ناهار که ساندویچ کالباس بود زدیم تو رگ. دو تا آبجو هم از pak'n'save گرفته بودیم با یه شراب سفید که آبجوها رو بعد شنا زدیم خیلی آبجو مذخرف و تلخی بود.

ساعت 5 ازونجا درومدیم. تو مسیر حوالی Ngataki  یک تو ماشین دابسمش آهنگ عسل داود بهبودی و سوسن خانم رو اجرا کردیم که اسنتادش هم موجوده!

 

 

همینطور ادامه دادیم و اومدیم تا حدود ساعت 6:30 رسیدیم Taipa و اونجا از جاده خارج شدیم و رفتیم دم رودخونه Oruru که جای بسیار قشنگی بود و یکم قدم زدیمو تو Cape Reinga دوربین افتاد رو پای الهام پاش باد کرده بود که یکم سخت راه میرفت. رفتیم تا زانو تو آب و بسیار جالب و آروم بود. یه سری ها داشتن ماهی گیری میکردن.

 

Oruru River

 

Oruru River

 

Oruru River

 

Oruru River

 


Oruru River

 

 

حدود نیم ساعت اونجا بودیم و بعدش سر خرو کج کردیم به سمت Paihia . دیگه مستقیم تا Paihia رفتیم. خیلی شلوغ بود کلی آدم تو کافه ها و رستورانا بودن یا داشتن کنار ساحل قدم میزدن. کلی با خانومه صابحونه هی sms بازی کردیم تا آدرس رو پیدا کنیم. یهو دیدیم تو اون گیرودار پنچر کردیم. بچه ها قدم زنان رفتن به سمت بالای Opua و من و هانی زاپاس رو با چرخ پنچر عوض کردیم. و بعد کلی کنکاش آخرش خانمه اومد دنبالمون بردمون خونش. یه خانم مسنی بود با شوهرش که خیلی آدم های باحالی بودن. Ian و Sharon. کلی باهمون صحبت کردن و گفتن که همه کروزها بوک شده و اینا و رفتن. رفتیم یه دوش گرفتیم و یکم شارژ شدیم و با هانی شراب را بر بدن زدیم و گرفتیم خابیدیم. صبح ساعت 9:30 اینا پاشدیم و صبحانه رو همونجا زدیم و جمع و جور کردیم که بریم. اول رفتیم پنچری رو بگیریم. یه آپاراتی روبروی Count Down بغل پمپ بنزین Caltex بود رفتیم اونجا. یارو لاستیک رو چک کرد و گفت که مسافت طیادی با لاستیک پنچر رفتیم و لاستیک خراب شده. یه نو خریدیم 129 دلار. تا داشتیم لاستیک رو عوض میکردیم بچه ها رفتن قدم بزنن بعد ما هم بعد درست کردن لاستیک رفتیم دنبال بچه ها. ماشین رو پارک کردیم رفتیم یه کافی گرفتیم و رفتیم اسکله ببینیم چه اکتیویتی میتونیم بریم. همه چی بوک شده بود و با خیال راحت رفتیم دم ساحل پرتاب سنگ روی آب رو انجام دادیم. اونجا یعنی Bay of Islands واقعا جای بی نظیریه. فوق العاده زیبا.

 

Paihia

 

Paihia - Bay of Islands

 

 

حوالی ساعت 1 اینطورا رفتیم Hororu Falls و با هانی از ارتفاع شیرجه سوزنی زدیم تو آب خیلی جالب بود و بسیار آبشار قشنگی بود.

 

Horuru Falls

 

بعد ازونجا راه افتادیم و حدود 20 دقیقه بعد رسیدیم به Kawakawa. اونجا یه دستشویی معروف هستش که اسمش Hunderwasser Toilets. یه یارو آلمانی با شیشه های رنگی و کاشه های جالب یه دسشویی خیلی عجیب و جالب ساخته که یه نقطه توریستی تو اون منطقه هستش و همه میان اونجا رو میبینن. ما ساعت 2:30 ازونجا درومدیم.

 

دستشویی Hunderwasser تو Kawakawa

 

بعد راه افتادیم و مستقیم رفتیم تا Whangarei. تو مسیرمون دو تا جای قشنگ بود که نرفتیم بعدا سری بعد حتما میریم یکی KeriKeri بود که قبل از Paihia بود و یکی هم Whangarei Falls. تو Whangarei رفتیم یه رستوران پیدا کنیم ناهار بحوریم. چندتا رستوران بود که باحال بودن یکی رستوران هندی شیراز بود ویکی Dickens Inn & Olivers Café/Resturant. ولی ما رفتیم یه رستوران هندی تو پاساژ Turmeric Indian Resturant و دوتا بریانی سفارش دادن با دوتا سیخ کباب. ساعت 4:30 بود. غذاش خوب بود. بعد ازونجا حدود ساعت 5 راه افتادیم به سمت آکلند.

 

ناهار در رستوران هندی Whangarei

 

 

تو Warkworth خروجی رو رفتیم بیرون کنار رودخونه یه هندونه خنک داشتیم اونو بصورت موتوری! روال کردیم و خوردیم. بعدشم الهام پوست هندونه رو ریز ریز کرد دادیم به اردک ها که بسیار استقبال کردند. متاسفانه لیلا نذاشت همه پوست ها رو بدیم بهشون و اعتقاد داشت که چرخه محیط زیست بهم میخوره اگه ما بهشون غذا بدیم! یکمی هم نون تست داشتیم اونا رو هم دادیم خوردن. دیگه بارمون سبک سبک بود چون همه خوردنی ها رو خورده بودیم. بعد راه افتادیم و مستقیم رفتیم به سمت آکلند.

 

Warkworth

 

حدود ساعت 8 بعد از رسوندن هانی اینا به خونشون تو پارنل رسیدیم خونه.

 

یکم سریع جمع و جور کردیم و عذا مذا رو گذاشتیم تو یخچال و ساعت 11 رفتیم دنبال هانی اینا که بریم Viaduct مراسم آتش بازی سال تحویل رو ببینیم. ماشین رو تو پارکینگ شهرداری بغل Tapid Bath گذاشتیم و رفتیم Viaduct. حوریه اینا رو پیدا نکردیم دیگه خودمون دست به کار شدیم فیلم و عکس گرفتیم از اونجا. مراسم آتش بازی خیلی زاغارت بود. بعد رفتیم که ماشین رو ورداریم خیلی شلوغ بود رفتیم McDonald تو Britomart حهت دسشویی و بعد برگشتیم ماشین رو ورداشتیم و رفتیم خونه. حدود ساعت 1:30 اینا رسیدیم خونه که سمن sms داد بیاین شب نشینی شب عید که خیلی دیر بود ترجیح دادیم بخوابیم خسته بودیم.

 

2016 Fireworks Viaduct Skycity tower

اینم نقشه سفر ما

 

trip route

 

ها لایت زرد مسیریه که ما عبور کردیم و نقاط قرمز هم جاهاییه که وایستادیم