خاطرات روزمره 2 نفر

در این وبلاگ خاطرات و تجارب شخصی مان را می نویسیم. شاید به درد یک نفر بخورد.

خاطرات روزمره 2 نفر

در این وبلاگ خاطرات و تجارب شخصی مان را می نویسیم. شاید به درد یک نفر بخورد.

ماجرای خرید خونه (از فوریه تا جولای 2016)

اوایل سال 2016 تعطیلات سال نو که تموم شده بود و یکم اینور اونور رفته بودیم نشستیم حساب کتاب کردیم دیدیم که اگه خونه بخریم از هر لحاظ به نفعمون میشه. منتها واسه اینکه این برنامه رو عملی کنیم باید اون آپارتمان رو که تو امام حسین تهران پیش خرید کردیم رو بفروشیم که بتونیم پول پیش خونه رو بدیم که از بانک وام بگیریم. اصولا برای خرید خونه 20 درصد پول خونه رو باید داشته باشی و 80 درصد الباقی رو بانک بهت وام میده. منتها اگه پول پیشت کمتر از 20 در صد باشه بازم در صورتی که واجد شرایط باشی بانک تا سقف 90 درصد و حتی در برخی موارد تا 95 درصد هم وام میده.

ما اگه خونه ایران رو بفروشیم با پس اندازی که اینجا داریم میتونیم حدود 15 درصد خونه 650 هزارتایی رو بدیم. منها اگه لامصب فروش بره. شروع کردیم به آگهی همشهری دادن یه چند نفری زنگ منگ زدن و بازدیدی کردن ولی هنوز کیس جدی نیومده جلو.

در همین جریانات آزاده خونه خرید. ولی همه پس اندازش رو نداد واسه پول پیش خونه و 20 درصد رو داد. پیشنهادی بسیار عالی داد خدا خیرش بده. گفت از پس اندازش بهمون قرض میده تا ما بخریم و در هر موقع خونه فروش رفت ازونجا پولش رو پس بدیم. علی الحساب یه 55 هزارتا یهمون قرض داد که ما با اون میتونیم شروع کنیم.

رفتیم سراغ Squirrel که یکی از معروفترین Mortgage Broker های نیوزیلنده. یه سری فرم برامون فرستاد پر کردیم و امضا کردیم و در واقع بهشون اجازه دادیم که از طرف ما با بانک چک و چونه بزنن واسه وام خونه. گفتن سقف قیمتی که مد نظرتونه چقدره فکر کردیم گفتیم 550 هزارتا خوبه. محض احتیاط زدم 620 هزارتا. 3 سوت برامون از بانک ANZ نامه pre-approval رو گرفت اونم unconditional. شروع کردیم به گشتن. کارمون شده بود هر روز برنامه ریزی و پیدا کردن خونه و لیست درست کردن واسه بازدید های آخر هفته.

تو همین اوایل بازدید ها یه جا رو دیدیم تو Winery way تو هندرسون. یه خونه دو طبقه که هال و آشپزخونه اس پایین بود و اتاق خواب هاش طبقه بالا. یه پارکینگ تو حیاط داشت یه دونه هم روبروی خونه. خیلی باحال بود قیمتش هم گفتن حدود 400 هزارتا. اون املاکیه که اسمش Simon Ritchie بود خیلی بنگاهی بود. مخ ما رو کار گرفت و گفت که میتونه کمکمون کنه خونه خوب پیدا کنیم. رفتیم سراغ بانک و ازش تاییدیه گرفتیم واسه اون خونه و آفر 450 هزارتا گذاشتیم واسش. ولی خونه ظاهرا 505 هزارتا فروش رفت!!

این یارو سایمون بهمون گفته بود که از ما هیچ پولی نمیگیره فقط نباید ما مستقیم با فروشنده تماس بگیریم. 2 سه هفته با سایمون خان رفتیم این ور اونور کلی جا دیدیم. بعد به این نتیجه رسیدیم که یارو دودره بازه و فقط میخواد یه خونه بچپونه بهمون اصلا براش مهم نیست خونه چیه خوبه بده بدرد میخوره نمیخوره و اینا. یارو رو پیچوندیم رفت پی کارش.

تو همین حال و هوای گشتن یه جا پیدا کردیم تو Mangere Bridge که زمین رو جدیدا subdivide کرده بودن و دوتا خونه توش درآورده بودن. خونه ها مال 1950 اینا بود ولی کاملا بازسازی شده بودن. صحبت کردیم با یارو آفر 651 هزارتا گذاشتیم ولی آفر ما دوم شد. البته خیلی راضی نبودیم که بگیریم به خاطر اینکه Title خونه آماده نشده بود و در واقع نمیتونستیم معامله رو انجام بدیم تا وقتی که سند تفکیکیش آماده نشده بود چون در واقع اصلا بانک وام نمیداد.

رفتیم سراغ گزینه های دیگه. یه خونه تو Onehunga پیدا کردیم حدود 360 متر زمینش بود و 100 متر زیربنا که درواقع Cross Lease بود بین 3 تا واحد مشترک. یارو گفت میتونین به قیمت خوبی بگیرین تو مایه های 600 تا 650 هزارتا. تنها اشکالش این بود که پلاستر بود. خلاصه یکم فکر کردیم و آفر گذاشتیم 620 هزارتا. بلافاصله هم یارو قبول کرد. منتها کاندیشنال بود و میتونستیم کنسل کنیم اگه پشیمون شدیم. همون موقع یه خونه Cross Lease دیگه تو Birkdale پیدا کردیم که اونم دو طبقه بود خیلی خونه باحالی بود. تو حیاطش کلی وسیله بازی بچه بود و یه تلمبه آب. یه تانکر آب هم داشت که واسه آبیاری حیاط ازش استفاده میکرد که با آب بارون پر میشد. اونم 640 هزارتا فروش رفت ما نرفتیم آکشنش.

این خونه پلاستری رو پشیمون شدیم چون هرچی در موردش هوندیم و تحقیق کردیم و پرسیدیم دیدیم اصلا خوب نیست. بیخیال شدیم و کنسلش کردیم.

همون موقع کلا تصمیمون رو عوض کردیم. گفتیم میریم سراغ خونه Fee Simple یعنی خونه ای که تمام مالکیتش با خوده و سر خر نداره.

یه خونه تو یونیورسال درایو پیدا کردیم عالی. 650 متر زمین با یه خونه قدیمی که بازسازی شده بود. خوبیه خونه این بود که میتونستی بعدا یه خونه دیگه توش در بیاری. ازن لحاظ واسه سرمایه گذاری خوب بود. موقعیتش هم خیلی خوب بود. فقط یکم سرو صدا زیاد بود شلوغ بود.

بیلدینگ اینسپکتور بردیم خونه رو فول چک کرد 450 دلار گرفت یه ریپورت مفصل داد که ایراد اشمال ها و نقاط ضعف و قوت خونه رو قید کرده بود.

خودمون رو آماده کردیم که بریم پی آکشن آفر بذاریم همون موقع یه خونه دیگه پیدا کردیم 19 Spence Rd که خیلی خونه باحالی بود. یارو رو بردیم اونجا رو هم بررسی کرد ولی شفاهی گفت ایراداش رو 200 دلار گرفت. واسه این یکی هم خودمون رو آماده کردیم. همزمان یه خونه هم تو New Lynn پیدا کردیم که اونم خونه بدی نبود. آجری بود نور گیر بود حدود 560 متر هم زمینش بود.

اون خونه یونیورسال درایو رو یکی آفر گذاشت آکشنش اومد جلو. رفتیم آکشن گفتیم تا 730 میریم بالا. از 718 شروع شد. زر زر زر زر رفت بالا رسید به 815 که همون یارو که آفر گذاشته بود برد. لامصب این چینی وقتی میان تو آکشن نمیذارن دیگه نفس بکشی. هیچی دیگه باختیم اومدیم.

آکشن اون دو تای دیگه تو یه روز بود. اول آکشن نیولین بود. به ما گفته بود یارو قیمتش بین 650 تا 700 تا میره. ما هم گفتیم تا 710 تا میریم بالا. آکشن شروع شد مثل باقلوا 815 هزارتا فروش رفت! بله 815 هزارتا!! یارو ایجنت اسپنس اومد گفت خیلی غیر منتظره بود ولی این یکی بالای 750 نمیره. اونم شروع شد رفت رسید به 815 هزارتا!! ای بابا. اصلا نتونستیم حتی بید بزنیم.

خسته و سر شکسته برگشتیم رفتیم سر کارمون. همون روز یه خونه دیگه که مشابه یونیورسال بود پیدا کردیم. اون قبلی شماره 58 بود این یکی 85. زمینش یه کوچولو بزرگتر بود حدود 700 متر بود. خونش یکم کار داشت ولی موقعیت و زمینش خوب بود. به محض اینکه LIM خونه رسید دستمون سریع PreAuction Offer گذاشتیم. واسه اینکه آفر بزاری باید 10 درصد پول آفر رو چک بگیری با آفر تقدیم کنی. ما 706 هزارتا آفر گذاشتیم یارو هم قبول کرد. همون موقع یه خونه خیییلی خوشگل پیدا کردیم تو بیرکدیل بسیار زیبا و هنری. تو زمین 1000 متری که درواقع حدود 700 مترش پر درخت بود و یه رودخونه هم توش داشت. درواقه اون 700 مترش جزء منابع طبیعی بود و نمیتونی بهش دست بزنی یا تغییرش بدی فقط میتونی استفاده کنی. با بانک هماهنگ کردیم واسش تا سقف 730 تا رفتیم. رفت تا 750 تا دیگه ما نرفتیم جلو بیخیال شدیم.

واسه اون یکی که آفر گذاشته بودیم بروکر گفت دست نگه دار بانک وام رو معلق کرده ما هم گذاشته بودیم آفر رو!! خلاصه رفتیم آکشن. از یه طرف میگفتیم خدا کنه یکی یه بید بزنه بالاتر بره چون وام رو هوا بود از یه طرف میگفتیم کاش کسی نیاد با همین 706 تا ببریم چون قیمت خیلی خوبی بود برای اونجا. رفتیم آکشن مثل کره 771 هزارتا فروش رفت. ما هم چکمون رو گرفتیم برگشتیم سر کار و بارمون.

دو سه تا خونه دیگه پیدا کردیم که خوب بودن. یکی تو Darcey Place تو Massey بالای اتوبان  دو تا تو Birkdale. سه چهار روز هم مونده بود که بریم استرالیا. روز سه شنبه یه جا رو الهام پیدا کرد گفت آفر گذاشتن آکشنش پنجشنبه اس. همون سه شنبه شب رفتیم دیدیم تو Massey خوشمون اومد. 640 متر زمین داشت و یه خونه تمیز 3 خوابه با یه گاراژ و یه استودیو قشنگ با تمام امکانات. یه سگ گنده هم یارو تو حیاط بسته بود که پدرسگ تمام چوب در حیاط رو گاز گرفته بود جویده شده بود.

پنجشنبه شد و موندیم چه کنیم. آخه هنوز وام نداشتیم. گفتیم بریم نریم چه کنیم. آخرش گفتیم ولش کن میریم بعد همینطوری آمار میگیریم ولی بید نمیزنیم. رفتیم تو خونه دیدیم به به چقد قشنگه و باحاله. همسایه هاشون هم اومده بودن. گفتیم بپیچیم بریم بعد گفتیم بذار بریم تا 720 تا بید بزنیم وام رو یکاریش میکنیم. حلاصه آکشن شروع شد و دو نفر باهم اومدن تا 713 هزارتا بعد ما با یارو رفتیم تا 720 تا یارو دیگه نیومد بالا ما بردیم. تو مایه های سکته ناقص بودیم جفتمونم. واسه اینکه اصلا انتظار نداشتیم ببریم بعدشم فکر وام و اینا هم ازونطرف خیلی حال ثقیلی بود. همه بهمون تبریک گفتن و رفتن و ما موندیم که برگه ها رو امضا کنیم. یارو هم شامپیاین آورد به سلامتیه فروش بزنه که اصلا آب هم از گلومون پایین نمیرقت په برسه به اون برنامه ها. خلاصه امضاهامون رو کردیم و پاشدیم اومدیم. یکم به خودمون اومدیم دیدیم که خونه خوبی خریدیم. فرداش هم 10 درصد دیپازیت رو واریز کردیم  به حساب ایجنت و تمام.

پنجشنبه صبح ساعت 7:20 پریدیم به سمت سیدنی....

4 روز بعد برگشتیم و دیگه رفتیم سراغ وام و وکیل و این داستانا. آزاده گفت 20 هزارتا دیگه میتونه قرض بده بهمون که 20 درصد دیپازیت رو جور کنیم. دیگه با 20 درصد هر بانکی میرفتیم هلو بهمون وام میدادن. به بروکر گفتم و اونم سه سوت اپرووال از بانک گرفت فقط چون ستلمنت خونه 3 ماه بعد بود ریت رو نبستیم. موند تا نزدیکیای ستلمنت بریم تو کارش. حدود 1 ماه و نیم مونده ریت رو کانفرم کردیم. 300 هزارتا یمساله فیکس 4.05 و 276 هزارتا دو ساله قیکس 4.15 با 4750 دلار کادو از طرف بانک. در همون حین من یه پیشنهاد شغلی از اسپارک گرفتم که موقعیت شغلی خوبی بود. اونم با بانک هماهنگ کردیم که مشکلی نباشه حل شد. یارو ایجنت زنگ زد گفت اینا میتونن بیارن جلوتر ستلمنت رو ما هم از خدا خواسته گفتیم باشه قبوله. آوردیمش جلو شد 14 جولای 2016. آخرین روز کاری من هم تو TSI شد همون 14 جولای.  از 18 هم باید برم سر کار جدید.در واقع قرار شد همون 14 کلید رو بگیریم وکامیون رو هم اجاره کنیم و همون روز عصر که پنجشنبه هم هست بریم خرید هامون رو از فریدام و iFurniture و Target تحویل بگیریم. الان که دارم اینا رو مینویسم ساعت 1 بعد از ظهر 12 جولای و من همچنان منتظر وکیل پدرسگم که بگه چقدر باید واریز کنیم و اون شماره حساب زهرمارشم بده که پول رو بریزیم خبر مرگش.

مختصری هم در مورد خرید ها بگم.

کتری و توستر Breville ازین یخی ها، لباسشویی LG و مایکروفر Panasonic و یخچال سامسونگ از هاروی خریدیم. مبل رو از هاروی، میز ناهارخوری از تارگت، صندلی هاش از فریدم و تخت و درسر و یه مترس جدید هم واسه اتاق بغلی از iFurniture خریدیم. یه مبل Casual هم از درلوک خریدیم طرح Egg و یه چنتا علی الحساب کوشن از Briscoes با یه لحاف مشتی.

یه چند تا عکس از خونه: